نقدی بر نفحات نفت امیرخانی

پس از چندی بلاخره موفق به خواندن آخرین اثر رضا امیر خانی شدم.قلم جادویی واستادانه او هر خواننده ای را مجذوب خود میکندتا این کتاب را بدون درنگی تورق کند.امیرخانی به واسطه آثارش از جایگاه ویژه ای در بین نسل سوم وعلی الخصوص از نوع انقلابی اش برخورداراست .نفحات که نقدی جدی ودقیق بر فرهنگ تن پروری وراحت طلبی واردساخته.کتابی خواندنی وشایسته ای است که زبان عامیانه اش رابطه خوبی با مخاطبش برقرار میکند.اما این حقیر به ضعف کلام وقلم خود معترفم وکوچکتر از آنم که نقدی برنفحات نفت بنویسم اما در چند فصل به نظر آنرالازم میبینم. 

۱.برخلاف بعضی. معتقدم نفحات مخاطب و در تعمیم گسترده تر جامعه امروزی رادچار نوعی یاس.ناامیدی سرخوردگی ونوعی خود کم بینی میکند.نفحات نفت در فصول آغازین انقدر مسول سه لتی راقدرتمند نشان میدهد که هیچ روزنه امیدی برایش متصور نیست.این نا امیدی آنچنان عمیق شکل گرفته که با تلاشهای بی ثمر نویسنده در فصول پایانی نه تنها کمکی به خواننده نمکند بلکه راه را برای جولان منتقدین نظام باز میکند تاازان تعبیرهای سیاسی ازجمله فشارهای بیرونی برای گرفتن انتشار کتاب یا تلطیف فضای اثر کند.واین یاس مفرط تنها مشکل نفحات نیست بلکه مهمترین آن است.نقد دیوان کشور که امروزه متاسفانه انقدر بزرگ شده که توان کوچکترین حرکتی راندارد نیاز به تحقیق ونگارش ندارد نیاز به کمی توجه و دقت دارد. 

۲.ذهن یک نویسنده باید مهمترین ویژگی اش تخیل باشد واین است که معمولابسیاری از اثاری ازاین دست رادچار اسیب میکند.البته نفحات کتابی است که حتما در موردش تحقیقات زیادی انجام گرفته.اما اگرنویسنده هم جای بسیاری ازهمین سه لتی ها بود شاید چندان تغییری در روشهایش اعمال نمیکرد.مثلا اگر همان اداره ای که ازبیست میلیارد بودجه سالیانه هفده میلیاردش هزینه پرسنلی است وبقیه اش مخارج چراغانی اعیاد را بخواهیم اصلاح کنیم زیر فشار افکار عمومی ورسانه ای برای تعدیل نیرو نمیتوان قد راست کرد.در این بین عده ای که دوست دارند همه چیز را سیاسی جلوه دهند هم با تمام قدرت به میدان امده ودنبال منافعشان میگردند تا از اب گل الود ماهیشان راصید کنند.نمونه کوچک ان را در شهرمان شاهد بود که در یک اعتراض کارگری.خانه کارگر که باید یک صنف باشد پلاکاردهایی را در اختیار کارگران قرار داده بود که رویش نوشته بود:هسته ای را رها کنید فکری به حال ما کنید. اخر این شعار چه ربطی به حق وحقوق کارگران دارد.حالا شما فکر کند بیش از نیمی از دولت را بخواهی تعدیل نیرو کنی انوقت چه اتفاقی رخ خواهد داد.بند دوم را ننوشتم در دفاع ازدولت بلکه اینکه گاهی تبعات یک حرکت اصلاحی برای جامعه توجیه نشده ونمی شود وهمین کافی است تا عده ای موقعیت را برای رسیدن به اهدافشان مناسب تشخیص دهند.نمونه دیگر مربوط به فصل قانان است که مثال ساده پاکوب های دانشجو به غلط به کل جامعه تعمیم داده شده.خاطره ای را به یاد دارم که خدمت دوستان عرض میکنم: در خیابان روبری منزل ما یک دور برگردان وجود داشت که تقاطع ۶راهه ای را ایجاد کرده بود و هرروز حادثه می آفرید تااینکه این دور برگردان مسدود شد. اما پس ازچندی کسانی که مسدود شدن دور برگردان مسیر خانه شان را حدود صد متر دورتر میکرد سنگهای جدول راتخریب کردند وبار دیگر حادثه افریدند.همیشه پیدا کردن راه درست توسط مردم وجامعه یک اصل ثابت شده نیست وهیچ ربطی هم به نفت وفرهنگ نفتی ندارد. 

۳.مسئله خصوصی سازی ودفاع تمام قد از دانشگاه آزاد یک گمراهی آشکار است که نویسنده دراین کتاب بسیار ناشیانه عمل کرده.اینکه بگوییم دانشگاه آزادبه خاطر عدم وابستگی به شیر نفت بزرگترین پایگاه مخالفین دولت میشود حتما برای خود مسئولین دانشگاه آزاد هم خنده دار است.بنده نمیدانم از قشر ضعیف جامعه شهریه سنگین تحصیل گرفتن وبعد هم به بهانه های واهی آنرا وقف کردن چه موفقیتی است و کجایش خصوصی سازی است؟ 

4.افق انرژی هسته ای حس امنیت را میگیرد.مردم را مضطرب نگه میدارد.این افق به جلسات روزمره آژانس بستگی دارد.به پشت چشم نازک کردن دول غربی هم ایضا.به دنده ای که رییس جمهور امریکا صبح از روی ان بیدار شده هم ایضا.به دندان قروچه ی وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هم ایضاو...چرا افق زندگی مردم را وصل کنیم به  چیزی متغیر که هرروز مضطرب باشند. اینها نوشته های فصل افق نفحات نفت است که اوج تغییر درافکار امیر خانی را نشان داده او دراینجا به جای ملت ودولت افق را معین کرده وبعد هم به ان تاخته درحالی که هیچ احدی از مسئولان دولتی مدعی ان نیست که انرژی هسته ای افق ملت ماست.امثال این ظاهر بینی را هم دشمنان ملت دارند مثلا میگفتند اینهمه نفت دارید انرژی هسته ای برای چه؟یا مثلا میگفتند امارات بدون درگیری با دول غربی دارد زمینه اتمی شدنش را فراهم میکند.این بند امیر خانی بکلی بقیه کتابش را زیر سوال میبرد.ونشان میدهد یا مردم را نمیشناسد یا دشمنان مردم را.خود غرب وعمال داخلی هم میدانند که مسئله انها نه انرژی هسته ای نه حتی بمب اتمی است مسئله مسئله استقلال یک ملت است.هرچند معتقدم اگر همین شعار انرژی هسته ای حق مسلم ماست را هم افقمان بگیریم به خطا نرفته ایم. 

۴.نفحات به رغم نوشته امیر خانی که میخواهد کتاب را با پیشینه سیاسی نخوانیم به شدت سیاسی است.نمیشود منظور یک بحث نظری را بدون مثال بیان کرد.واین همان دامی است که نویسنده در ان گرفتار امده. 

۵.نفحات نفت کتاب خوب وارزشمندی است.امانشان میدهد نویسنده گاهی زیاد تحت تاثیر غرب بوده. البته باید آنرا خواند ودر موردش تامل کرد.

نظرات 3 + ارسال نظر
سیاه مشق ها جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.fekrmonavar.blogfa.com

سلام
کتابو خوندم و مطلب شما رو هم، تقریبا موافق دیدگاهتون هم هستم به خصوص با بحث ناشیگری درباره دانشگاه آزاد
اما با بند آخرتون خیلی موافق نیستم و فکر نمی کنم رضا امیرخانی خیلی تحت تاثیر قرار گرفته باشه

از مطالبتون هم خوشمان آمد و لینکیدیمتان!!!
موفق باشین

عبدالزهرا دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ق.ظ http://ammar313.blogfa.com

"انسان، حیوان ناطق" به زباله‌دان تاریخ برود
تکلیف خو را با انسانیت روشن کنید......

م ح ک یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:05 ب.ظ

سلام
به نظرم کتاب نفحات نفت را نفهمیدید و نقدتون به نظرم وارد نیست. این کتاب را سه بار خوندم (به دلیل اهمیت حرفاش برام)
1- اتفاقا امیرخانی دقیقا می خواد همه را از دولت ناامید کنه. خودش هم می گه این قدر نگویید یا دولت. مردم ما هر جا یه اتفاقی می افته می گند دولت. همین موضوعه که به ما ضربه زده. و اوج کار هم همون قسمت های آخره که می گه باید بدون امید به دولت پاشی و کار کنی. اتفاقا فصل های آخر کاملا درست و بجاست و امید پاشدن را به آدم می دهد.
2- امیرخانی دقیقا تو کتاب گفته که اون مدیر مقصر نیست و هر کسی دیگه هم جاش بود همین اتفاق می افتاد.
3- در مورد مثال دانشگاه آزاد موافقم. می شد مثال های بهتری زد.
4- افق ما چیه واقعا؟ به نظرم نباید مساله انرژی هسته ای اینقدر مهم می شد. این حرفا حتی حسین شریعتمداری هم قبول داشت و مذاکرات مسکو را اون هم با عالی ترین هیات دیپلماسی اشتباه محض است چون این مساله را خیلی مهم جلوه می ده. فصل افقش برای من خیلی کاربردیه. من از این حرفا تو چند تا مجموعه استفاده کردم جواب داده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد