راز طبقه متوسط جدیدو جدایی نادر از سیمین

مطالعه طبقات اجتماعی ازاساسی ترین بحث هادرمقوله تحولات سیاسی واجتماعی است.شناخت دقیق دراین زمینه میتواندبه پیش بینی صحیح سیر تاریخ تحولات بیانجامد.تاقبل ازجنگ جهانی دوم ورخ نمودن انقلابهای اجتماعی درروسیه تزاری وچین.کنترل طبقات بااعمال سیاستهای اقتصادی واجتماعی وفرهنگی در دستور کار حکام قرار داشت.اماباشعله ور شدن آتش جنگ در جهان.تغییرساختارقدرتهای بین المللی ودرادامه ان آغازجنگ سردمسایل به نحو قابل ملاحظه ای دگرگونی یافت.اینک دردنیای مدرن شده سکولار ایجاد طبقات جدید برای کنترل انقلابات توده ای دردستورکارقرار گرفت.درایران ودر میانه سلطنت پهلوی دوم ایجادچنین طبقاتی وبه دلیل آماده نبودن زیر ساخت های آن وهمچنین باشکست اصلاحات ارضی توفیق نیافت.باراه افتادن موج طوفنده انقلاب اسلامی ودرنوردیدن همه مرزهای اجتماعی. شاخص طبقات به دو دسته انقلابی وضد انقلاب تغییر یافت با آغاز جنگ تحمیلی این دسته بندی هاعمق یافت.باپایان جنگ هشت ساله ولزوم تغییر رویکردها وسیاست گذاری ها برای بهسازی دوران بعد ازجنگ.اینک تغییرات هم درنحوه مدیریت اعمال گردید وهم درراس مدیران.مدیران ارزشی جای خود رابه تکنوکراتهای از سایه خارج شده دادند.واین یعنی آغازحرکت به سوی ساخت یک طبقه تازه.برای ساخت یک طبقه دو پارامتر اساسی یعنی تحصیلات وآموزش واقتصاد رابایدموردمطاله قرارداد.ایجاد وتوسعه روز افزون مجموعه دانشگاهای آزادو اعمال سیاست اقتصاد بازارآزادمحور برنامه های دولت سازندگی شد.واینگونه طبقه متوسط بعد ازانقلاب تولد یافت دردوران سازندگی جنبه غالب طبقه متوسط جدیداقتصادبود.باپیروزی خاتمی ودولت اصلاحات این طبقه به شکل گسترده ای توسعه یافت جریانهای تکنو کرات سهم ویژه ای در دولت اصلاحات یافتندوجناح سنتی اقتصادی بهره مند ازنعمت سیاست اقتصادبازبه دلیل آنکه نماینده خود راد رانتخابات سال76شکست خورده دیدندبه انزوا رفتند.البته اینان دغدغه منافع اقتصادی خودراداشتند.درواقع دوران اصلاحات دوران قوام بیش از پیش طیف جدید طبقه متوسط بعد ازانقلاب بود.این جریان که نیروهای آن معمولاجوان.تحصیلکرده غرب.وتاحدودی دغدغه دار امر فرهنگی بودند در راس قرار گرفتند وبه نوعی طبقه جدیدمتوسط از نیروهای سنتی تا حدی مذهبی پالایش شد.مهمترین ابزارتوسعه فرهنگی وسیاسی رسانه است.این طبقه درعصرحاکمیت وقدرتش باسلطه شدید بر روزنامه های تازه تاسیس.سینما.تاتر و...اینبارهوشمندانه طبقه ای ایجاد کرد که مشخصه اصلی آن مصرف بود.شکل مصرف ونوع مصرف وکالای مورد مصرف.این طبقه به واسطه رانت های بدست آورده در دوران سیاه اصلاحات جریان غالب فرهنگ ساز کشور لقب گرفت.بسیاری ازعناصر مسئله دارفرصت یافتند با تجدیدقوادرراس امور فرهنگی کشور قرار گیرند.این آزادی عمل برای کمک به اهداف دولت بودنه اعتقاددولت اصلاحات برای آزادی بیان زیرادرهمین دوران که بسیاری حق به چالش کشیدن تمام موازین وارزشهای نظام رامی یابند.نیروهای ارزشی انقلابی درانزوای شدیدی قرار میگیرند.واینچنین شعارزنده باد مخالف من گوش ملت را تا مرزکرشدن پر میکند.اما طبقه متوسط جدیدحالا هم وامدار دولت اصلاحات است هم اینکه دغدغه اش خودش است یعنی دغدغه اش آدمهای این طبقه است.کافی است فیلمهای مبتذل اواخر دهه هشتاد تا امروز را مورد بررسی قرار داد.تیتر مطبوعات وابسته معمولا ازسختی های این جریان که عامل مشکلات را در دیانت وآموزه های دینی میبیندپرشده.ونمایندگان مجلسش دین را افیون توده ها میدانند .آزادی موردنظر معمولا درآزادی پوشش ورابطه دوجنس مخالف تنزل یافته.                                                             اما انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است.بنیانگذار طبقه جدید اینبار برای اعاده حثیت از کسانی که خودش راه رابرایشان بازکرده به کارزار انتخابات می آید.تکنوکراتها حالا برای آنکه دیگر عرصه فرهنگ را برای منافع خود محدود می بینند قدرت اقتصادی ورانت های دولتی جذاب رادر انتخاب مجدد بنیان گذار میبینند.برخی دیگرپدرخوانده طبقه متوسط را به دلیل روی کار آمدن احتمالی طیف سنتی تخطءه میکند.اینک طبقه متوسط جدید دچارتشتت شده است.جناح های سیاسی هم دچار ازهم گسستگی گردیده.انتخابات فرا میرسدوآنچه رخ می دهدبیش از گذشته ازنمایش زنده باد مخالف من پرده برمی دارد.

ادامه دارد...