لطفا به این چند سوال جواب بدهید!!!

سه سال ازآغاز بزرگترین چالش سیاسی جمهوری اسلامی میگذرد. بی شک یادآوری خاطرات آنروزها فقط میتوانداوقات ادمی راتلخ نماید.اما تاریخ راکه نمیتوان زیرخاک کرد. 

یک تجمع بزرگ برای یک ادعای تاریخی اثبات نشده وبی سند؟تقلب.                                شعار: رای من کجاست؟ 

طرف صحبت بیشترنوشته های این حقیر بچه های همفکر سیاسی هستنداما اینباربرادرانه میخواهم برای کسانی بنویسم که هنوزهم اعای تقب راباوردارند.جان من حرفهایم را بخوانید هرکجا بدون منطق بودتذکر بدهید شاید من راه خطایی برگزیده ام آنان که مرا میشناسندمیدانندبسیجی نیستم وبه بسیاری ازدوستان بسیجی مان انتقاد هم دارم ولی برادرانه بعنوان یک هموطن این چند سوالم جواب بدهید.                                                   نوکر همه ملت ایران 

1.زمان تقلب در انتخابات چه وقت بوده؟ 

جواب خودم:اول فبل از انتخابات.اگر قبل از انتخابات کاندیدای مدعی تقلب این ادعاراداردچرا       درانتخابات شرکت کرده؟ادعای حمایت اعضای شورای نگهبان مثل اقای الهام میتوانست قبل ازانتخابات مطرح شود.ضمنا بااعلام پیروز خواندن خوددرساعت یازده شب عملا تقلب قبل از انتخابات مردوداست.دوم حین برگزاری. یعنی ارایی به اسم فردمنتخب.نوشته شده وبه صندوقها ریخته شده است.واین مورد نیز باهمان ادله اولی قابل انکار است چون آقای موسوی با اعلام پیروزی درآخرین ساعات رای گیری این ادعا را خودش مخدوش ساخته؟ 

اما سوم بعد از انتخابات.که ادعایی محترم وقابل قبول است.برای اثبات این ادعا بایدرقم دقیق شرکت کنندگان را اثبات کرد.1تعداد شرکت کنندگان چند نفر بوده؟آیا مشارکت بیش از هشتاد درصدواقعی است یا خیر؟2.ارای موسوی چقدربوده؟3.ارای کروبی چقدر بوده؟ 

همچنین باتوجه به حضور حدود40000ناظر موسوم به کمیته صیانت از ارا درکدام صندوق ارا با نتایج اعلامی تفاوت داشته؟چرا کمیته صیانت از ارا بعدازدوروزخواستارارائه گزارش تخلفات شده؟ 

بارها شاهد این بوده ایم که مدعیان تقلب ازلفظ تخلف وتقلب متعاقبا استفاده کرده اندکه این دو اساسابایکدیگرمتناقض است؟اگر مشارکت هشتاد درصد بوده برای تقلب باید ارایی رابه اسم احمدی نژاد نوشت وداخل صندوق ریخت برای نوشتن همان یازده میلیون رای بیشتر نیازبه چه تعدادپرسنل قابل اعتماد است؟ آرای موسوی هم باید به گونه ای معدوم شود!

سوال دوم:به فرض دولت وحاکمیت به ترفندی غیر از اینهادست به تقلب زده ونام احمدی نژادرااز صندوقهابیرون کشیده!ایااقای موسوی نمیتوانست بامراجعه به راههای قانونی دولت و حاکمیت را با ادله اش رسواکند؟ایااگرموسوی به شورای نگهبان میرفت وبعدبه راست یادروغ میگفت:من قانع نشدم آیادست بالاتری درابطال انتخابات نداشت؟ اگر اقای موسوی میگفت من قانع نشدم اما به قانون تمکین میکنم.نیروی بالقوه سیزده میلیونی را پشت خودش نداشت؟ وهرروز میتواست باریزش حامیان دولت انهارا مجذوب خود کند.موسوی نمیتوانست بزرگترین حزب مخالف دولت راتاسیس کندواپوزوسیون داخلی رامتحدتر کند؟وهمیشه مثل سایه اعمال دولت رازیر نظربگیرد؟این جمعیت میلیونی همیشه تهدیدی بودتاکوچکترین تخلف دولت رابرنتابد.و آنرا به راه قانون که بزرگترین شعارخودش بودبرگرداند؟ آیا دولت برای هر تصمیمش نباید حالا دیگر مخالفانش راهم درنظرمیگرفت؟ وهزار آیا و امای دیگر .....  

نظرات 14 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:22 ب.ظ

دوست عزیز....
نمی دونم سنتون چند ساله...چقدر در عرصه سیاست این مرزوبوم بودید؟....ولی بینی و بین الله یکم به سوالات خودت فک کن!!!
آقای موسوی اعتراضشو ببره پیش شورای نگهبان(!!!!!!) می دونی مفهوم این حرف چیه دوست من؟
مفهومش اینه
بردن دزد پیش شاه دزد واسه محاکمه...
موفق باشی....سعی کنید شما ودوستانتون چشماتونو باز کنید....ایران مال یه اقلیت نیست....ایران ماله همه ایرانیای وطن پرسته....
موفق باشی...یا علی

سلم بنده سی سالمه و دانشجوی ترم چهار علوم سیاسی دانشگاه مفید قم هستم.اگرشورای نگهبان آقای موسوی رد تایید صلاحیت نکرده باید برن پیش همون شکایت کنن

حمید جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ب.ظ

دوست گرامی :
1- اصولا چرا و چگونه تقلب و تخلف را متضاد یکدیگر میدانی؟
حال آنکه تخلفات و سوء استفاده از بیت المال تحت عناوینی چون سهام عدالت و قانون خدمات کشوری و ... تاثیر زیادی در جذب آرای همزمان دو گروه دارد( کسانی که استطاعت مالی کمی دارندو کسانی که بینش سیاسی ضعیفی دارند)
2- به نظر شما ناظرانی که موقع شمارش آرا از شعبه ها اخراج شدند آیا برای تشخیص تقلب راهی دارند ؟
3-اصولا قطع سیستم پیامک چه معنی جز جلوگیری از گزارش صحیح به ستاد مرکزی آن نامزد دارد؟
و4- در مورد رفتار آقای موسوی در مقابل ظلم بزرگ «مفروض»: با پیشنهاد شما مقابله با نظام شاهنشاهی چه معنی دارد چون مجری قانون به مخالفان سیاسی شاه اجازه فعالیت نمیداد؟

۱.یک بچه ساده هم میداند تخلف با تقلب متناقض است.مواردی که شما مگوییدتخلف است ودر جواب بنده امده است.
۲.پسر عمو وعموی بنده از رئوس ستاد اقای موسوی بودند اگر شب انتخابات این اتفاق رخ میدادآیا صبح همان روز به من تبریک می گفتند که به احمدی نژاد رای داده بودم.ایا به نظر شما یک انسانی که هر ان احتمال تقلب ملکه ذهنش شده وناظر کاندیداهم بوده .واز سر صندوق اخراجش کنندو بعد نتایج را انطوری که او درذهنش ساخته رقم بزنند تاصبح صبر میکند وبعد یک کلمه از وقایع شب قبلش هم نمی گوید.ودر ضمن به رقیبش تبریک هم میگوید!!!!!!!! اگر باور ندارید شماره وایملش را برای شما ارسال کنم.؟
۳.بارها در مورد قطع پیامک حرف زده شده چطور اقای موسوی بدون سیستم پیامک خود را برنده انتخابات اعلام کرده؟در ضمن ارتباط تلفنی را گذاشته اند برای وقتی که پیامک قطع است.
۴.منظور شما را دقیقا متوجه نمیشوم.مگر دوستان اصلاح طلب مخالف الان کم هستند که دارند فعالیت درچارچوب قانون میکنند.همین اقای خاتمی که بزرگترین مدعی تقلب بود در انتخابات بعدی باهمان ساز وکار ومجریان پای صندق رای نرفت؟البته بنده اقای خاتمی را شخصی وفادار به قانون نمیدانم.

علی جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:50 ب.ظ

برادر سلام.
هیچ کس نمی تواند تقلب در انتخابات را اثبات کند.البته اثبات صحت آن هم کار آسانی نیست.چون سیستم انتخابات ما غیرشفاف است. البته نقلب در انتخابات محلی مانند مجلس امری است بسیار مسبوق به سابقه.از جمله آقای شجونی مدعی است به ضر او تقلب شده.(دوره ی اول یا دوم یادم نیست.) موارد دیگری را هم با یک واسطه شنیده ام. خرید و فروش شناسنامه و امثال آن در شهرستان های کوچک بسیار اتفاق می افتد.
دادن مهمانی و مانند آن هم که همیشه بوده است.
پس نه تنها تقلب غیر ممکن نیست که در بعضی جاها بسیار رایج است.
این مسایل و موضع گیری های دست اندرکاران و فضای امنیتی شدید، برای طرفداران موسوی و خود او شبهه ی جدی ایجاد کرد و متاسفانه کسی در صدد رفع آن شبهه ها که بر نیامد هیچ، به آن دامن هم زده شد و پس از چند روز هم که دیگر عملا مساله تقلب نبود.
درباره ی قسمت دوم با شما کاملا هم نظرم.
اما در مقابل کسانی می گویند که سناریوی پیچیدن نسخه ی اصلاح طلبان از قبل نوشته شده بود و در صورت بعضی با حکم های بازداشت سفید آماده ی بستن طومار آنان بودند.بنابراین قطعا اجازه ی تشکیل حزب و... را نمی دادند.
وانگهی، اصلاح طلبان می انستند که تجربه ی حزبی اصلا موفق نیست و اگر این شور فرو نشست، دیگر نمی توان بدنه ی طرفدار را پای کار آورد.

درهمین سیستم غیر شفاف اقای خاتمی با ان رای میلیونی برنده شد. مجلس ششم هم. وخواهر رییس جمهور در شهر خودش بااختلاف کمتر از دوهزار رای شکست خورد!!!
در مورد قسمت دوم:انطرف هم میگویید برای اغتشاشات بعد ازانتخابات برنامه ریزی شده بوده سند هم دارد حرفهای خانم مرعشی همسر اقای رفسنجانی را فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند

محمدحسین جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:14 ب.ظ

سلام
پرسش هایی که مطرح شد برخلاف ظاهر ساده اش محتوی بسیار عمیقی دارد . شاید مهمترین آن هم عدم تبعیت از قانونی می باشد که مدعیان تخلف و یا تقلب بر اساس آن و با شعار قانون مداری وارد عرصه انتخابات شدند و سپس خود با زیر پا نهادن آن زمینه را برای هرگونه تخلف فراهم نمودند که شاهد تبعات شوم آن نیز بودیم.

حال بنده حقیر هم یک سوال دارم.
چرا باید با مطرح شدن اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی پرونده انتخابات۸۸ باید از صحنه رسانه ای حذف شود؟مطالبات مردم در برخورد قانونی با عناصر و عاملان و عوامل فتنه به کجا رسید ؟ آیا این مورد برای انحراف افکار عمومی بوده است؟

علی جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:13 ب.ظ

دوست عزیز
اصلاً نیازی نیست که زمان تقلب را متوجه بشید فرض کنید یک کشور دیگر فرضی مثل منگولستان! وقتی 9 ماه قبل رهبر آن کشور که همه امور دست اوست به ریس جمهور وقت می گوید که شما باید برای 5 سال دیگر خودتون را آماده کنید نه 1 سال یعنی چه؟
وقتی در آن کشور 7 نفر از 12 نفر از ناظرین، علنی از ریس جمهور وقت طرفداری کنند یعنی چه؟(ناظرینی که اختیار مطلق یعنی نظارت استصوابی دارند و غیر از یک نفر به هیچکس جوابگو نیستند)
در بازی فوتبال بین دو تیم دسته 3 اگر مشخص بشه که داور بازی از قبل از یک تیم طرفداری کرده با اینکه حتی ممکن است میلیونها نفر جریان بازی را تلویزون و از نزدیک دیده باشند و حتی شهادت دهند که قضاوت داور تاثیری در بازی نداشته باز هم بازی لغو می شود.
وقتی مجری انتخابات رییس ستاد انتخاباتی رییس جمهور در 4 سال قبلش باشد این یعنی چه؟
وقتی از 4 کاندید فقط برنده انتخابات را عادلانه بداند این یعنی چه؟
وقتی در آنروز sms قطع شود اینترنت مختل شود و فرکانس تلوزیون های ماهواره ای از آن کشور مورد هدف قرار گیرد این یعنی چه؟
وقتی رای یک نفر رضایی نامی در مرحله دهم حدود 45000 رای نسبت مرحله نهم کمتر شود یعنی چه؟
وقتی در آن کشور فرضی وقتی هنوز اعتراضی صورت نگرفته تعداد زیادی از اعضای دو حزب طرفدار 2 کاندیدا روز بعد از انتخابات دستگیر شوند این چه؟
ولی حالا به کشور خودمون برمی گردیم
1-:اول قبل از انتخابات.اگر قبل از انتخابات کاندیدای مدعی تقلب این ادعاراداردچرا درانتخابات شرکت کرده؟ادعای حمایت اعضای شورای نگهبان مثل اقای الهام میتوانست قبل ازانتخابات مطرح شود:
جواب: اصولاً این استدلال از پایه ضعیف هست چون اگر با این استدلال شما قاضی شوید فرضاً دو نفر که با هم شریک بودند و حالا با هم مشکل پیدا کردند شما می گفتید شما چرا از اول با هم شریک شدید یا زن شوهری که با هم مشکل پیدا کردند می گفتید شما که با هم مشکل پیدا کردید می خواستید از اول با هم زندگی نکنید. با این استدلال تمام پرونده های قضایی که ماشالله روز بروز بیشتر می شوند یک روزه حل می شوند.
برادر من موسوی احتمال تقلب را می داد ولی نه در این حد.
2-ضمنا بااعلام پیروز خواندن خوددرساعت یازده شب عملا تقلب قبل از انتخابات مردوداست
جواب: این چه استدلالی است با این کار موسوی می خواست جلوی اعلام رای جعلی را بگیرد.
3-سوال دوم:به فرض دولت وحاکمیت به ترفندی غیر از اینهادست به تقلب زده ونام احمدی نژادرااز صندوقهابیرون کشیده!ایااقای موسوی نمیتوانست بامراجعه به راههای قانونی دولت و حاکمیت را با ادله اش رسواکند؟ایااگرموسوی به شورای نگهبان میرفت وبعدبه راست یادروغ میگفت:من قانع نشدم آیادست بالاتری درابطال انتخابات نداشت؟ اگر اقای موسوی میگفت من قانع نشدم اما به قانون تمکین میکنم.
جواب: راههای قانونی! همین الان آیا موسوی و کروبی بصورت قانونی حبس خانگی هستند؟ حتی عقب افتاده ترین کشورها هم جنایتکارترین آدمها را بدون محاکمه حبس نمی کنند. اگر همه چیز درست هست حکومت از چه چیزی برای محاکمه علنی عادلانه نه حتی غیر عادلانه اینها می ترسد؟ الان یکسال و نیم آنها بطور غیرقانونی حبس هستند.

البته مطالب بیشتری هم هست که اگر نظر را منتشر کردید آنها را هم بیان می کنم.
موفق باشید.




اول ازاینکه دیرجواب شمارومیدم پوزش.نیازنبود بگید منگولستان همان ایران خودمان بهتره بنده این سخنرانی رانشنیدم شاید فرموده باشند برنامه ۵ساله بریزید. اما مطمئنا نگفتند نه یکساله همین تحریف کوچیک کلی معنی داره ضمنا باید به قبل وبعد سخنرانی هم توجه کرد.همین حرف خودش جوابیسوال شماست اقای موسوی با دانش همین حرف وارد عرصه انتخابات شدند اقای خاتمی هم قبل از انتخابات فرمودند در انتخابات ایران تقلب امکان ندارد.
۲.فکرکنم رییس ستاد انتخابات دوره قبلی اقای احمدی نژاد اقای زریبافان بود.البته مطمئن نیستم .هرچند اینهم جواب نشد. وزیر کشور اقای خاتمی در دوره هشم هم از اعضای مجمع روحانیون مبارز بوده اینها دلیل تقلب انهم در این سطح گسترده نیست.
۳.اقای رضایی امدند ادله ای هم اوردندکه تخلفاتی شده بعد هم تلویحا به اشتباهشان اعتراف کردند.
۴.تاجایی که من به خاطر دارم اقای رضایی در اخرین روز دوره نهم انصراف دادند. واصلا رایی ندشتند ۴۵۰۰۰تارا نمی دانم از کجا اوردید؟؟!!۵.وقتی بزرگان ستاد اقای موسوی میگویند بر فردای انتخابات برنامه دارند.جواب ذستگیری ها واضح است.وقتی ستادهای ایشان مستقیما دفتر بی بی سی میشود انتظار داریدنیروهای امنیتی دست روی دست بگذارند؟وقتی صبح انتخابات خانم رفسنجانی میگوید بریزندتوی خیابان یعنی چه؟وقتی هنوز ظهر انتخابات اقای خاتمی به موسوی تبریک میگوید یعنی چه؟وقتی خود اقایان میگویند اگراسم مااز صندوقها درامد که هیچ اگرنیامدتقلب شده دیگر چه نیازی به انتخابات وحق رای مردم؟
۶. هرکسی درچارچوب قانون حق فعالیت سیاسی دارد اما من فکر میکنم اگر اتفاقات قبل وبعدازانتخابات را در نظر بگیرید متوجه خواهیدشد اعمال اقایان اینگونه نبوده است؟
۷.خانم رهنوردبه عنوان نزدیکترین فرد به اقای موسوی ادله داماد لرستان وفرزند اذربایجان را طرح کردند که عجیبترین سخن این وقایع بود؟
۸. اما درموردحصر خانگی اقایان باید عرض کنم اولا چند نفر دیگر باید کشته شوند که این اقایان ارام شده وبیانیه ندهند برای راهپیمایی های غیر قانونی؟دوم این حصر برای حفظ جان خودشان هم بهتر است؟چون اگر جمعیت میلیونی احساساتی روز۹دی روانه خانه این دونفر میشدند معلوم نبود.چه بلایی برسراین دونفر میامد.

[ بدون نام ] شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:08 ق.ظ

برو و خودتون رو تقدیم انقلاب احمدی نژادی کنید شاید یارانه بیشتری جلوتون انداخت حمال

ما که به فحش وناسزا عادت داریم!دوست عزیز در ضمن آدم سیاسی باید فحش خورش ملس باشه و لبخند بزنه

یک دوست شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ

سلام و عرض ادب به دوست گرامی؛ سپاس از لحن دلسورانه ای که در لابه‌لای سطور نوشتۀ شما می‌توان آن را شنید.
بنده از معترضان پس از انتخابات بودم و هزینه‌های آن را هم به‌تمام داده‌ام، از کتک خوردن در منزل، تا سلول انفرادی و بازجویی‌های نفس‌گیر، که معنای فشار قبر را به آدمی می‌فهماند.

تعدادی از پرسش‌هایی که شما مطرح کردید، بسیار دقیق و قابل‌توجه است، و نمی‌توان از پاسخ دادن به آن‌ها گریخت. اما پرسش‌های شما را در مجموع می‌توان دسته‌بندی کرد، و بعد به آن‌ها پرداخت؛
از شما اجازه می‌خواهم برخی از پرسش‌های شما را اساساً کنار بگذارم، زیرا با این‌که شما سعی کردید مشی پروپاگاندیستی (تبلیغاتی) نروید، اما برخی از پرسش‌های شما بیشتر جنبۀ شبه‌اثباتی دارد، و بیشتر برای سرگرم کردن خودی‌ها است (همانند تمام کارهای رسانۀ به‌اصطلاح ملی). منظور من این قسمت از فرمایش شما است:
"اگر اقای موسوی میگفت من قانع نشدم اما به قانون تمکین میکنم.نیروی بالقوه سیزده میلیونی را پشت خودش نداشت؟ وهرروز میتواست باریزش حامیان دولت انهارا مجذوب خود کند.موسوی نمیتوانست بزرگترین حزب مخالف دولت راتاسیس کندواپوزوسیون داخلی رامتحدتر کند؟وهمیشه مثل سایه اعمال دولت رازیر نظربگیرد؟این جمعیت میلیونی همیشه تهدیدی بودتاکوچکترین تخلف دولت رابرنتابد.و آنرا به راه قانون که بزرگترین شعارخودش بودبرگرداند؟ آیا دولت برای هر تصمیمش نباید حالا دیگر مخالفانش راهم درنظرمیگرفت؟"
بردار گرامی من، واقعاً نظام ما چقدر نسبت به مفهومی به اسم "اپوزیسیون" بردباری دارد؟ شما در طول سی‌ سال گذشته کی، مجا سراغ دارید حاکمیت "دلسوز" ما به یک اپوزیسیون در حد 1000 نفر اجازۀ یک تجمع خیابانی داده باشد؟ بردار گرامی به معترضن به نتیجۀ انتخابات حتی به اندازۀ 3 دقیقه در رسانۀ ملی اجازۀ ابراز نظر داده نشد! فردای انتخابات تمام فعالان و رجال سیاسی شناخته شدۀ جناح اپوزیسیون بازداشت شدند! و بسیاری از آن‌ها مشخص شده است که تاریخ صدور حکم بازداشت آن‌ها برای پیش از انتخابات بوده است. این حرف‌های بنده دلیلی بر اثبات تقلب در انتخابات نیست! بلکه می‌خواهم پرسش‌های "رومانتیک" جنابعالی را به سنگ محک واقعیت سرد و کشنده بزنم، تا مشخص شود: برادر من کی در نظام ما اپوزیسیون مدارا شده است؟
بنده خودم به‌شخصه حتی همان موقع هم می‌گفتم و معتقد بودم، تقلب در انتخابات ادعایی اثبات‌ناپذیر است. ما می‌توانستیم برخی "شبهه‌ها" را وارد کنیم، ولی همه‌چیز در حد "شبهه" بود. بنده خودم بیشتر معترض به "بی‌عدالتی‌" بودم.
من سهم خودم را "از پدری ولایت‌فقیه" می‌خواستم. "ولی‌فقیه" پدر من هم هست (یا باید باشد)، باید به فرزندان خود به یک چشم بنگرد. چرا در نظام ما وقتی از کودکی تا به امروز راهپیمایی اصلی‌ترین مجرای ابراز نظر است، وقتی نوبت به اعتراض من نوعی می‌رسد، کار من می‌شود "اردوکشی‌خیابانی"؟ چرا من نمی‌توانم صدای خودم را در رسانه‌های حکومتی بشنوم، وقتی سهم برخورداری از این رسانه‌ها را به طور مستقیم رهبر گرامی کشورم تعیین می‌کنـد. آیا من نباید گلایه‌منـد باشم، هنگامی که می‌بینم، آنان که "لسانی" به رهبر کشور ابزار وفاداری می‌کنند، اجازه دارند با زنجیر و باتوم مرا در خیابان مورد نوازش قرار دهنـد، در حالی‌که من هیچ گناهی نداشته‌ام، جز این‌که "به اشتباه مرتکب اشتباه" شده‌ام، جز این‌که حس بی‌عدالتی در من طغیان کرده‌ است، جز این‌که من فرزند فرمانبرداری نبوده‌ام، جز این‌که من متفاوت فکر کرده‌ام، جز این‌که من سخت‌سری کرده‌ام. چرا باید یک شهروند دیگر دارای "مصونیت قضایی" (کاپیتولاسیون) در برابر من باشد. در حالی که من از او دلسوزترم!
عزیز من! اصلاً حرف‌های جنابعالی همه درست، شما درست میگویید، ما و تمام آنان که شائبۀ تقلب در انتخابات را مطرح کردند، عمداً با سهواً به بیراهه رفتند؛ و تمام برخورد خشونت‌آمیز حاکمیت نیز به‌حق و حق مشروع او در دفاع از نفس بوده! موسوی خطا کرده، معترضان خطا کردند، همه به بیراهه رفتند. اما واقعاً یک پرسش: "با دل‌های ما چه می‌کنید؟" به‌خدا این حرف را از سر دلسوزی می‌زنم، "ولایت فقیه حاکمیت بر دل‌ها است"، دل که رمید، دل که رمیـد، دل که رمید . . .

دوست گرامی با عرض پوزش، قصد داشتم "منطقی" با شما به محاجه بپردازم، اما نتوانستم، می‌خواستم، به لحن هوشیارانۀ شما، زیان منطق در پیش گیرم، نشد. از لحن محاجه و برهان آوری به دور افتادم.
سربلند و خوشنام باشید

بنده با نود درصد حرفهای جنابعالی موافقم.واز ادب ومتانت شما متشکر. حاکمیت باید سعه صدرش را بالاتر ببرد.متاسفانه بنده در موردهمین اعمال جدید گشت ارشاد وجمع آوری ماهواره ها بااعمال انجام شده به شدت مخالفم .اینها توهین به شعور ملت است.همین ندانم کاریها دلهایی رامیشکند که باهیچ وصله ای نمیتوان انرابهم چسباند.اصلا نشاط جوانی مستلزم طغیان است.من به طغیان شما احترام میگذارم.امیدوارم حرفهای یکدیگر رابشنویم.
اما با شما در مورد اینکه نظام در برابراپزوسیون بردباری دارد مخالفم در مجلس ششم حرفهایی از تریبون خانه ملت گفته شد که در تاریخ این کشور زده نشده بود.البته مردم اپزوسیون به معنای واقعی کلمه سیاسی آن نیستند.بیشتر سیاسیون رابرازنده این لقب میدانم یک مشخصه اصلی اپوزسیون کار حرفه ای سیاسی است.ونمونه ساده آن خانم فائزه هاشمی است که رهبری بسیاری ازتجمعات را به عهده داشت.وبه راحتی هرچه تمامتر رای دادگاه را به سخره میگیرد.
بازهم از ادب ومتانت شماسپاسگزارم.

یا حسین شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:04 ب.ظ

سلام علیکم

نخست باید از ادبیات محترمانه و منطقی شما سپاس گزاری کنم که ادب مرد به ز دولت اوست.

گفته اید باید ۱۱ میلیون رای تقلب می شده. در حالی که برای انجام تقلب ۶ میلیون رای هم کافی بود تا احمدی نژاد را رئیس جمهور کند.

اصولا بحث شما درباره ی سوال از چگونگی فرآیند تقلب است.

در حالی که ما معترضان اصلا به اعداد اعلام شده اعتمادی نداریم.

من برای شما یک سند از دستکاری در آرا می آورم و از شما می خواهم به آن بیاندیشید و اگر توجیهی داشتید بفرمایید:

آرای صندوق شماره ی ۲۱ پلدختر: مجموع: ۲۶۱ صحیح: ۲۶۷ باطله: ۶-

می دانید این یعنی چه؟ یعنی اعلام آرا با الگوریتم تعریف شده صورتگرفته است و دستی وارد نشده.

جواب این سوال شما نیاز به تحقیق دارد البته خدای ناکرده شما را به دروغ متهم نمیکنم.همچنین اگر سخن شما درست باشد باید دیدبقیه صندوقها چگونه بوده.بنده حداقل سه دوست صمیمی پای صندوقهای رای داشتم که امارشان با امار وزارت کشور تطبیق میکرد.واز قضای روزگار هرسه ازحامیان اقای موسوی بودند.این را صادقانه خدمت شما عرض میکنم البته دو نفرشان مدعی تقلب بودند.ودلیلشان ارای تهران بود.

یا حسین شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:23 ب.ظ

اجازه دارم از شما این انتقاد را داشته باشم که مسائل بسیار شنیده شده پس از سه سال برای شما جای تحقیق دارد؟

http://alef.ir/vdcau6ni.49neo15kk4.html?63192

ضمنا تخلّف و تقلّب دو امر متفاوت اند. نه متضاد و متناقض.

بردن موبایل سر جلسه تخلّف است و نگاه کردن از برگۀ بغل دستی تقلّب و این دو متضاد نیستند. صرفاَ دو کار متفاوت اند.

اولا شک زمینه ایمانه. دوما از کامنت های گذاشته شده یه نفر جواب سوالهای مارو نداد برای همین من دوباره بایدشک کنم؟دوما شما برو ازاونایی که اصول اولیه فلسفه رو میدونن بپرس تخلف وتقلب با اون معنی که در انتخابات۸۸ بوده.تفاوتش از زمین تا اسمان هشتم است.ضمن عرض احترام مجدد

محدثه شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.mohadeseh33.blogfa.com

سلام یک کلام ختم کلام مطالب عالی بود

محمد حسین شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام
از اینکه مطلب جنابعالی مورد توجه ملموسی قرار گرفته خوشحالم و از اینکه باز هم در عرصه سایبر همفکران شما در اقلیت فعالیت اند متاسف می باشم. چرا که اگر شما به عنوان مدیر وبلاگ به تنهایی وارد بحث شوید ممکن است خوانندگان به هزار جور شائبه دچار شوند . از این رو با احترام به تمامی عزیزانی که جز اعتلای جامعه و کشور خود دغدغه ای ندارند و بر خلاف قشر بسیاری که می خواهند تنها شاهد و ناظر باشند تا عالم و عامل ، مطالبی را تنها جهت نزدیک شدن دل هایمان عرض می نمایم.
در رابطه با آرای صندوق ها باید عرض کنم بنده نیز در پای صندوق انتخابات دو بار به عنوان منشی حاضر شدم و با سازکار اعلام آرا آشنایی دارم. آرای باطله شامل موارد متعددی ازجمله برگه های غیر از برگه های انتخابات، نوشتن مطالب و یا اسامی بجز اسامی کاندیدا ها و... می باشد . اما تمام برگه های انتخاباتی که در صندوق ریخته می شود به عنوان آرای مآخوذه در نظر گرفته می شود که از این تعداد آنهایی که اشاره شد به عنوان آرای مآخوذه باطله از مجموع آرای صحیح کنار گذاشته می شود.ولی در آخر تمامی این برگه ها باید در همان صندوق ریخته و پلمپ شده و به وزارت کشور ارجاع داده شود.همچنین تمامی کسانی که در پای صندوق بوده اند(ناظر شورای نگهبان- نماینده فرماندار-رئیس صندوق-منشی ها) پس از اتمام رای گیری بایستی در داخل شعبه بمانند و تا پایان شمارش و نوشتن و امضای صورتجلسه شمارش در همان محل صنوق قرنطینه می باشند. همچنین در تمام این مدت نمایندگان کاندیدا ها می توانند در تمامی مراحل بر نحوه فعالیت اعضای صندوق نظارت داشته باشند.و تنها بنا بر خواست خود و بدون هیچ نیروی خارجی می توانند از محل صندوق خارج شوند ولی بر اساس قانون در صورت خارج شدن دیگر حق ورود به محل شمارش آرا را ندارند. در رابطه با قطع سیستم پیامک هم دلایل آن بسیار متعدد است وانگهی شاید در تمام کشور موضوعیت نداشته باشد.ضمناً بر اساس قانون از شب قبل از انتخابات کاندیدایی حق تبلیغات ندارد و لی این درحالی بود که با آن شرایط که همه می دانند بازار تبلیغات پیامکی سهم خود را بخوبی بازی می کرد حال اگر بخواهیم کمی نیمه پر لیوان را بنگریم می توانیم بگوئیم این اقدامی عادلانه و به تساوی برای جلوگیری از تبلیغات دقیه 90 و وقت اضافه برای تمامی کاندیداها بوده است.این در حالی است که همانگونه که اشاره شد خود تلفن ها و موبایل ها قطع نشده و مورد استفاده قرار می گرفته است.
بین تقلب و تخلف هم تفاوت وجود دارد. تقلب زمانی صورت میگیرد که شما از تلاش دیگری بدون رضایت او استفاده کنید و لذا این رفتار شما سبب وارونگی نتیجه ای بشود .که در این حالت حقی از کسی یا کسانی زایل شده است و شما به ناحق چیزی را تصاحب نموده اید. اما برای این کار شما باید ابتدا یک خلافی را مرتکب شوید که آن تخلف و عبور از مرزهای قانونی است . لذا تخلف مقدمه تقلب است نه خود آن .لذا تمامی کسانی که چه در حرف و چه در عمل و چه در سکوت خود زمینه تخلف خود و دیگران را هموار کردند باید پاسخگوی مولود آن یعنی شبهه تقلب هم باشند.
در آخر هم باید عرض کنم تازمانی که یک مرجع را به عنوان شاخص قبول نداشته باشیم که بخواهیم با مراجعه به آن داده های خود را محک بزنیم و صحت آن را بسنجیم هیچگاه نمی توان راه را به سلامت طی طریق نمود که اگر جز این بود خداوند قرآن را برای هدایت ما نمی فرستاد. در انتخاب این مرجع انتخاب با خود ماست . میتوانیم تمام پایگاه های خبری را مطالعه کنیم و سپس با مراجعه به عقل خود و قانون خدا بین آنها قضاوت کنیم.باشد که خداوند ما را دراین راه هدایت کند.
متشکرم از توجه شما.

من فکر میکنم دیگر نیازی به حرفهای من نیست.صحبتهای شما کامل وجامع است.باسپاس فراوان

یا حسین دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ب.ظ

اصول اولیه فلسفه رو میدونن بپرس تخلف وتقلب با اون معنی که در انتخابات۸۸ بوده.((تفاوتش)) از زمین تا اسمان هشتم است

بنده ((عرض نکردم تفاوت ندارد)). گفتم ((تضاد و تناقض)) ندارد. یعنی تخلف و تقلب به موازات هم می تواند روی دهد.

چرا پای فلسفه دانان را به میان می کشید؟ مگر ما این قدر در حل اختلاف نظر احتمالی ناتوانیم که مجبور باشیم که فلسفه دانان کمک بگیریم؟

مسلم دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ

اقای محترم اولا من کلا مخالف ورود مذهب به سیاستم اما چه کنم که حاکمیت بهیچ عنوان مجرایی برای حرف های من نگذاشته لاجرم در انتخابات قبل به اقای موسوی رای دادم تا شاید با بهبود وضعیت اقتصادی مردم اگاهی و ازادی نیز برای کشورن به ارمغان بیاید که دیدیم چه شد من در انتخابات سرباز راهنمایی شیراز بودم و به چشم دیدم 4 شنبه قبل از انتخابات بعله بیست خرداد با چه فضاحتی مشتی ار شب ازل و اوباش معتاد در معیت برادران مسجدی و با اسکورت پلیس یگان امداد طرفداران اقای موسوی را که تمام شهر را پر کرده بودند لت وپار کردند و از همان موقع من پیش بینی پس فردا را کردم من در ان روزها بواسطه نوع خدمتم در تمامی نقاط شیراز پست دادم و به چشم دیدم که ارای موسوی چه مقدار بیشتر است اما هنگامی که ارای شهر شیراز اعلام شد شوکه شدم چون احمدی با رایی بالاتر از 65 درصد در شیراز صدر نشین بود البته همان موقعی که احمدی نژاد گفت رفسنجانی دزد است معلوم بود تمام این سناریو ها توسط شخص علی خامنه ای که رهبر شماست اداره میشود و تبریک سر ظهر 23 خرداد موید این گفته و سخنرانی 29 ام تاکید بر این قشیه بود احمدی نژاد بواسطه نفرت تاریخی مردم از رفسنجانی بعنوان دزد 17 میلیون رای اورد در حالی که در دور دوم سال 88 بهیچ وجه نمیتوانست این رای را تکرار کند سوم 57 میلیون تعرفه چاپ شده بود در بسیاری از شعبات کمبود تعرفه از ساعت نه شب اعلام شد و در پاسخ به درخواست حسن خمینی هیچ پایخ روشنی شنیده نشد نکته بعدی باور تقلب در بین توده طرفدار احمدی نژاد بود که میگفتند حالا این اتفاق افتاده طرفداران موسوی باید کوتاه بیایند نکته بعدی تبریک افرادی مثل لاریجانی بود نکته بعدبرگزاری انتخابات توسط بسیج به رغم انتخابات قبلی که توسط معلمان بود و همین بسیج سه روز بعد به عنوان نیروی سرکوب استفاده شد شورای نگهبان و جنتی نیز عدالتشان که برهمه مشخص است پس شکایت بردن بر اینها مسخره بود بعد شکایت پیش خامنه ای بردن نیز مرغ پخته را میخنداند اخرین نکته من هر اشنایی که در سر هر صندوقی داشتم از تقلب گسترده احمدی نژادی ها و ریختن تعرفه ها بصورت بسیار زیاد و فله ای در آخر وقت دادند نمونه اش روستای دارشاهی که شصت رای نداشت ولی چهارصد رای به نام احمدی نژاد خوانده شد فکر میکنم مساله ساده است 40 میلیون رای داده شد 50 میلیون تعرفه نوشته شد 10 میلیون به احمدی اضافه شد و 10 میلیون از بقیه کم شد کل انتخابات 88 در نهایت صحت و سلامت اینگونه برگزار شدو تمام اینها به خاطر حفظ قدرت خامنه ای و منافع اقتصادی سپاه انجام گرفت

اولاکه ازلحن بی ادبانه جنابعالی متاسفم.شمابه سولات بنده جواب بده تامن قانع بشم اسمان ریسمان بافتن یعنی چه البته ارازل واوباش بیشترسمت اقای موسوی بودندمثل خیلی افراددیگه مثل بهایی هاشرکت کردن اقای موسوی درانتخابات یعنی اعتماد به مجریان.ضمنا قانون بده بهتر ازبی قانونیه.همان ارای تخیلی که داری میگه چند پرسنل نیاز داره که ۱۰میلیون رای رو بنویسه اول فکر کن بعد موضع بگیر.هیجان هیچوقت جواب نمیده برادر.راستی آقای حسن خمینی چه کاره بودند؟ که موضع بگیرند ایشون نه مقام حکومتی دارند.نه جزو کاندیداها بودند.نه عضو ستاد اقای موسوی.ایشون فقط نوه امام هستند نه کمتر نه بیشتر.کشور هم جمهوریه. نه سلطنتی که ولیعهد بخواهد.بازهم بروفکرکن.

امین انگارده جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 ق.ظ http://moztar14.blogfa.com

سلام
هر چه از سال ۸۸ جلوتر می رویم زرگری بودن دعوا بیشتر برایم روشن می شود!! اینقدر کلمه تقلب و تخلف تکرار شده که حتی برخی اعضای رده بالا و میانی چپ هم باورشان شده که تقلب شده است!! اگر بتوان روزی روح آقای موسوی را از توهم نجات داد از این پرسش خنده اش می گیرد: مگر می شود هم تقلب شده باشد و هم تخلف؟!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد